خب با درودی دیگر!
اگه پست نقش احساسات در محتوای ویروسی رو خونده باشین، راجع به چرخه احساسات، استفاده از عواطف و تاثیری که رو محتواهای ویروسی میذارن، حسابی صحبت کردیم. اگه یادتون باشه توی بخشی از اون پست به چرخه احساسات پلاتچیک هم اشارهای کردیم.
توی این پست میخواهیم ببینیم چرخه احساسات (Wheel of Emotions) چی هست و از کجا اومده؟
در سال ۱۹۸۰، رابرت پلاتچیک یک روانشناس درست و درمون بوده که بعد از کلی کاوش و تحقیق مییاد و ادعا میکنه که آدمیزاد هشت احساس اساسی داره:

- لذت (شادی)
- اعتماد
- ترس
- تعجب (غافلگیری)
- غم
- انتظار (پیشبینی)
- عصبانیت
- انزجار
(تصویر رابرت عزیز رو در سمت چپ تصویر میبینید.)
بعد از این ماجرا آقای پلاتچیک یک چرخه طراحی میکنه که اساس این چرخه هشت احساس اصلیه و طیف ارتباطی که بین این احساسات وجود داره رو به کمک این چرخه نشون میده.
به کمک این چرخه یا نمودار احساسات میشه فهمید که کدوم احساسها مخالف همدیگه قرار گرفتن یا چه احساساتی به راحتی میتونن به هم تبدیل بشن.
این چارچوب آقای پلاتچیک کمک میکنه که تغییرات احساسی و کلا طیف عواطف شکل روشنتر و قابل فهمتری پیدا کنه که خیلی موقعها خیلی هم عجیب و غافلگیرکننده است!
حتی برای بهتر درک کردن احساسات خودمون هم، چرخه استاد جای خوبی برای شروعه. اگه موافقین بریم تا یه کم بیشتر این گل رنگارنگ احساسات رو تفسیر کنیم.

این گلبرگها و رنگها چی میگن؟
شما هشت بخش اصلی رو توی دایره دوم (از مرکز به بیرون) میبینین؛ که این هشت احساس اصلی میشه: شادی (یا لذت)، اعتماد، ترس، تعجب، غم، انزجار، عصبانیت و انتظار (یا پیشبینی). ای کاش باقی نمودارها هم به زیبایی نمودار احساسات بودن! البته Y=X^2 هم خدایی قشنگه!

مواردی که داخل دایره وسطی هست و براتون سفیدش کردم بیشترین شدت احساست اصلی است و اونهایی که دور گلبرگ هستن و باز سفیدش کردم هم کمترین شدت احساسات هستن که حالا جلوتر در مورد این شدتها براتون توضیحات تکمیلی رو مبسوط کردم.
شاید براتون جالب باشه بدونین که کاراکترهای انیمیشن معروف «Inside Out» که در واقع احساسات درونی انسان هستند، دقیقا برگرفته از همین احساسات اصلی و تا حدودی مطابق با همین رنگها طراحی و ساخته شدن! به طور مشخص مدل طرح اصلی این فیلم از روی نمودار احساسات استاد هست.
طهرانی نکتهسنج

ضدهم
هر احساس اصلی یک نقطه مقابل داره؛ اینجوری که:
- شادی نقطه مقابلش غمه
- ترس برعکسش عصبانیته
- انتظار یا پیشبینی کردن برعکسش میشه تعجب
- انزجار نقطه مقابله اعتماده
ترکیبی
احساسهای بدون رنگی که توی فضای سفید و بیرون گلبرگها وجود دارن، احساسهایی رو نشون میدن که از ترکیب دو احساس اصلی به وجود مییان. مثلا شادی و اعتماد با هم ترکیب میشن و عشق رو میسازن!
احساسات غالبا موضوع خیلی پیچیدهایه و اینکه بتونین تشخیص بدین هر احساسی که بهتون دست داده ترکیب دو یا چند احساس مختلفه، خودش مهارت خیلی مفیدیه که بهش رسیدن هم خیلی سخته.

شدت
ابعاد عمودی مخروط نشون میده که شدت این احساسات چقدره. یعنی با حرکت از تیزی مخروط به سمت مرکزش، احساسات تشدید میشن، که با رنگ هم سعی شده این شدت رو نشون بده. هر چقدر کمرنگتر، شدت حس کم و هرچقدر پررنگتر باشه شدت حس بیشتره.
مثلا عصبانیت در شدت حداقلی خودش میشه دلخوری و در بالاترین شدت خودش به خشم تبدیل میشه. یا احساس بیحوصلگی یا کسالت اگه نسبت به کسی یا چیزی درست کنترل نشه میتونه تا سرحد نفرت شدت پیدا کنه!
قانون مهم
در مورد آگاهی از عواطف در روابط، قانون مهمی وجود داره؛ در صورتی که احساسات رو درست کنترل نکنین، شدت پیدا میکنن. این خیلی مهمه که فرهنگ لغات عاطفی خودتون رو تقویت کنین، در واقع همین مهارت، پایه و اساس هدایت عواطفه.

چرخه احساسات پلاتچیک به ما کمک میکنه تا با یک ذرهبین واید به سواد عاطفی خودمون نگاه کنیم. در واقع سواد ما از این موضوع خاص و مهم که همون احساسات ما و بقیه است.
افزایش سواد عاطفی نه فقط به معنای یادگرفتن واژگان احساسی یا احساسات اصلی بلکه به معنای درک ارتباط بین عواطف مختلف با همدیگه و چگونگی تغییر و تبدیلشون به هم دیگه توی بازههای زمانی مختلف هم هست.
اگه دوست داشتین توضیحات بیشتری راجع به چرخه احساسات آقای پلاتچیک از زبون خودش بخونین، میتونین مقالهای که سال ۲۰۰۱ توی امریکن ساینتیست منتشر شد رو مرور کنین.
مراقبت احساسات خودتون و اطرافیانتون باشین، احساستون از این پست هم برای من هم پایین بنویسین 🙂
17 دیدگاه روشن چرخه احساسات «رابرت پلاتچیک»، چی هست؟
چیز جالبی که پیش میاد ترکیب کردن احساساتی که توی این گلبرگها دور از هم قرار گرفتن مثلا وحشت و خشم و … اینکه نتیجهاش چی میشه… در کل خیلی جالب بود. دم شما گرم بابت این مطلب
ارادت، دقیقا ترکیب این احساسات و پیشبینی حرکتی که ما بعد از هرکدوم از اینها در خودمون به وجود میاد خیلی چیز عجیب و جالبیه. اگر بهشون آگاه باشیم فکر میکنم اتفاقات خوبی رقم میخوره. دم شما گرم که نظرت رو نوشتی تا باعث شه در این لحظه حس آرامش با توجه در من ترکیب بشه 🙂
سلام ممنون واقعا خیلی کمک کرد…. یه سوال که برام پیش اومده اینه که احساس تنهایی چطور توی این چرخه نیست؟
درود به شما
خوشحالم که تونسته این مقاله به شما کمک کنه. ببینید بعضی رفتارهای زیستی به شکلی هستند که برای هر فرد احساس خاصی رو تداعی میکنند و طبیعتا در فهرست این احساسات اصلی قرار نمیگیرند یعنی چی:
ببینید تنهایی، احساس نیست در واقع یک شرایط زیستی برای هر فرد هست که اتفاقا برای بعضی افراد احساس آرامش و خرسندی به همراه داره و خب برای بعضی افراد هم ممکنه حس غم و اندوه شکل بده.
عذر میخوام که انقدر دیر به سوال شما پاسخ دادم.
مفید بود
ارادت 🙂
خیلی با بیان خوبی توضیح داده بودین .
سپاس .
خیلی ممنونم از شما
امیدوارم مفید بوده باشه.
عالی بود جناب طهرانی
ایا منبعی برای مطالعه دقیق و کاملتر این چرخه وجود داره؟
درود به شما
مقالاتی علمی در علم روانشناسی وجود دارد که در این مورد عمیقتر صحبت کرده اند. در صورتی که بهشون بر بخورم حتما برای شما ارسال خواهم کرد.
عالی بود واقعا . . .
مسعود عزیز ممنونم از بازخورد خوبت!
سلام . فرمایش کردین ترس برعکسش عصبانیته . متوجه نشدم این قسمت رو ، توی این نمودار یا همیشه ؟ مقابل ترس شجاعت نیست ؟
درود به تو امین جان
همانطور که در چرخه مشخص هست، دقیقا روبروی ترس، خشم است نه شجاعت! حالا چرا؟ شما اگر به احساسات خودتان هم دقت کنید یکی ازعواملی که باعث خشم شما میشود فرار از ترسهایتان است. معمولا افراد در رویارویی از ترسهایشان ابتدا فرار میکنند و زمانی که توسط ترسهایشان محاصره شوند و راه فرار نداشته باشند، پرخاشگری میکنند. این پدیده شاید در بروز انسانها پیچیده و فهم آن مبهم باشد اما در حیوانات بسیار ساده قابل فهم است. شما رفتار یک سگ ترسو را در نظر بگیرید؛ او ابتدا اگر از شما بترسد فرار میکند و اگر نتواند از شما فرار کند شروع به نشان دادن دندانهایش کرده و پرخاش میکند و سعی میکند با پاس کردن و پرخاش شما را متقابلا بترساند و از خود دور کند.
شجاعت، یک حس نیست بلکه یک طرز فکر است. به این معناست که در طول زمان نسبت به تواناییهای خود آگاهی پیدا کنیم و شروع به نترسیدن کنیم و متقابلا خشمگین هم نشویم. یکی از نکات مهم این چرخه احساسات، شناخت احساسات اصلی است که با آگاهی به آنها و یافتن راه درست، نتایج رفتاری جدید برای مقابله با احساساتمان کشف کنیم. یعنی به جای آن که بترسیم یا پرخاش کنیم با رسیدن به نفس خود و شجاعپنداری مقابله کنیم با این احساست مخرب برای خود و دیگران.
امیدوارم توضیحات واضح باشه. 🙂
Thanks for your blog, nice to read. Do not stop.
دمت گرم اقا پدرام
دم خودت گرم مرد حسابی 🙂